چه کسی بیلبوردهای ما را جا به جا کرد؟
در روزهای گذشته، عده ای طرحهای هنرمندان انقلابی با عنوان «صداقت آمریکایی» را مخل مذاکرات هستهای خواندند و با این بهانه، آن قدر به شهرداری فشار آوردند که مجبور شود بخش عمدهای از این طرحها را از سطح شهر تهران جمعآوری کند.
- اینکه چگونه اظهار نظر اوباما بعد از تماس تلفنی با روحانی مبنی بر اینکه تحریمهای کنگره باعث ضعف کشور اسلامی شده؛
- اینکه چگونه دیدار نتانیاهو و اوباما تنها چند روز پس از تماس با دکتر روحانی، و دادن اطمینان از سوی اوباما به سرکرده رژیم غاصب صهیونیست که «گزینه نظامی همچنان روی میز است» و «هرگز اقدامی نخواهد کرد که با منافع اسرائیل منافات داشته باشد»
- اینکه چگونه کمک یک میلیون دلاری دولت آمریکا، به سازمان منافقین
- اینکه چگونه اظهار این جمله که «فریب ونیرنگ بخشی از DNA ایرانیان است» از سوی وندی شرمن، نفر سوم مذاکره کننده غرب با تیم مذاکره کننده ایرانی
- اینکه چگونه پیشنهاد «بمباران اتمی کویر ایران» از سوی شلدون آدلسون میلیاردر معروف آمریکایی
- اینکه چگونه اظهار «ضعف نظام ایران»، و پیشنهاد افزایش تحریمها، از سوی نیکلاس برنز
و هزاران چگونهی دیگر، چگونه مخل مذاکرات هسته ای نیست؟ ولی تنها، بیلبوردهایی که پیام «هشدار و بیدارباش»ـی به مسئولین مذاکره کننده هسته ای، که مسئولین سیاست خارجی، که مسئولین احقاق حقوق حقّه ملت ایران را دارند، و به واقع نمایانگر چهره واقعی نظام آمریکاست مخل مذاکرات است!
آمریکایی که معمار کبیر انقلاب، آن را با الفاظی چون: «ام الفساد قرن، شیطان بزرگ، استکبار جهانی و تروریست بالذات» می نامد و این چنین قاطع میگوید: «ما آن قدر صدمه که از آمریکا دیدیم، از هیچ کس ندیدیم»؛ «اگر ما را صد بار بکشند و زنده شویم؛ دست از مبارزه با آمریکا برنمی داریم»؛
شش موردی که بالا شمردم و بسیاری موارد دیگر(که بی شک قطرهای ناچیز از دریای توطئهها و دسیسه های آمریکاست)، از نظر هر ایرانیِ با انصافی، ظلم بزرگی است که مردم ایران در این سی و چند سال بعد از پیروزی انقلاب، از آمریکا دیده اند.
حال که آمریکا تا کنون قدمی در مسیر اعتماد سازی برنداشته، چگونه دستگاه دیپلماسی خود را ملزم میداند که به هر قیمتی، تمام گامهای منتهی به بهبود روابط بین دو کشور را یک تنه و بدون هیچگونه تمایلی از جانب غرب، طی کند؟! و حتی بیلوردهایی که چهره راستینِ «صداقت آمریکایی» را نمایان میکند را برتنابد؟!
آیا نمایش این «صداقت!» بدتر از صدها و هزاران توهینی است که در قالب فیلم، سریال، انیمیشن، مقاله و نشست و همایش و کاریکاتور و بدتر از آن سخنرانی های گوناگون از جانب بالاترین مقامات دستگاه سیاسی آمریکاست که همه ساله به جامعه اسلام و ایران میشود؛ که ایران را محور شرارات بنامند و...؟؟!
«مذاکرهای که با تیتر فلان روزنامه و متن بهمان وبلاگ و 4 تا شعار «مرگ بر آمریکا» و چند تا بیلبورد بخواهد مختل شود، معلوم است پایه و اساس درستی ندارد. مذاکره اگر به معنای حرفهای کلمه «مذاکره» باشد، زیبنده نیست این همه ظریف و شکننده باشد»
به هر حال حرف بسیار است اما این را در نظر داشته باشیم که امام گفت: «با آمریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر اینکه آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد» ... بد نیست عده ای از خود بپرسند که آیا آمریکا آدم شده؟ و از ظلم دست برداشته؟ یا...
آنچه واضح است این است که آمریکا هزاران بار سیّاس تر، ظالم تر و زشت خو تر از سی و چند سال پیش است و این، به گفتهی رهبر معظم انقلاب «دستکشی مخملی بر روی دستی چدنی» است که دست یاری به سمتش دراز کردیم!
آمریکا مدینه فاضله ای نیست که به دنبال آن هستیم و «کلید» حل مشکلات ما رابطه با آمریکا نیست! مدینه فاضله را قرآن در آیات51 و 52 سوره مائده به خوبی مشخص کرده، «اى کسانى که ایمان آوردهاید! یهود و نصارا را [تکیه گاه و] دوستان خود نگیرید آنها دوستان و هوادار یکدیگرند و هر که، از شما، آنها را به دوستى گیرد از آنهاست. همانا خداوند ظالمان را هدایت نمىکند | و لیکن بیماردلان را مىبینى که در [دوستى] آنها مىشتابند و مىگویند: مىترسیم حادثه بدى براى ما پیش آید [و به کمک آنها نیازمند شویم]. ولى شاید خدا پیروزى یا حادثه دیگرى از جانب خود [براى مسلمین] پیش آورد و این دسته از آنچه در دل نهان داشتند پشیمان گردند»
پایان سخن اینکه «سازمان هنری رسانهای اوج» و شخص آقای «احسان محمدحسنی» [که چهره او را در تصویر بالا دیدید] حرف دل بسیاری از ما؛ ملت ایران را در این بیلبوردها زده اند که به واقع مادامی که آمریکا دست از خباثت و نیرنگ برندارد، تصور مردم از مذاکره همین تصاویر... که بدتر از اینهاست!